مراسم شب هشتم محرم 1402

دانلود ویدیو,صوت و گزارش تصویری مراسم شب هشتم محرم 1402 – هیئت لواء حیدر کرار علیه السلام کرج,منبر: حجت الاسلام شیخ علی اوسطی,روضه شاهزاده حضرت علی اکبر علیه السلام,بی تو دل خوشی بابا از این خیمه ها میره تو میری و از قلب حرم هم صفا میره,چه ریخت‌ و پاشی اینجاست چشام سیاهی میره,چقد پخشی تو میدون پر از تو شده صحرا,من باورم نمیشه علی جان تنها بمونم یعنی واسه همیشه بری تو ای مهربونم,اگه میشه اسم منو بگو توی گوش بابات بهش بگو دلش میخواد یه روز شهید بشه برات,زمینه: شبیه باد و بارون رفتی,شور: عشق ابدی زینب مددی,یا حبیب الباکین,تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف,آب فرات بسته شد فاطمه دلشکسته شد,همه منتظرن مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه,برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری,بزا راحت بگم ای عشقم ای جونم مثه زلفت پریشونم,کربلایی سید امیر حسینی,کربلایی محمد شعبانپور

دانلود ویدیو,صوت و گزارش تصویری مراسم شب هشتم محرم 1402 – هیئت لواء حیدر کرار کرج
منبر: شیخ علی اوسطی,روضه شاهزاده حضرت علی اکبر (ع)
از جام نگاه تو می‌جوشه شراب عشق محو روی ماهته هر لحظه جناب عشق
بی تو دل خوشی بابا از این خیمه ها میره تو میری و از قلب حرم هم صفا میره
بی تو دنیا تو چشمم بابا مثل زندونه رقیه چشاش خیسه ببین عمه گریونه
آهسته تر ببین پسرم میری و بابات میمیره دلش

من باورم نمیشه علی جان تنها بمونم یعنی واسه همیشه بری تو ای مهربونم صد تیکه مثل شیشه نه باورم نمیشه با پر زدن پرستوی مهاجر من
میبری دلم رو تو همه حاصلم رو تا چشاتو وا میکنی بخاطر من دنیا بدون چشمات تاریکو سوت و کوره پیشت شکستم از غم راه حرم چه دوره
خیز از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نامحرم ببر,تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد
برای اهل خرابه پدر اذان گفتم صدا زدم که بدانند علی اکبریم
دیشب داداش علیم اومد به روی دستام بوسه زد می گفت عزیزم از سفر برات النگو خریدم ولی بابا خواب میدیدم
دیشب میون دفترم برای داداش اصغرم عکس عمو رو با علم کنار دریا کشیدم ولی بازم خواب میدیدم
یه شب جا موندم از همه به روی دست فاطمه چشام میرفت که خواب بره با سیلی از خواب پریدم کاشکی اینم خواب میدیدم

اگه میشه اسم منو بگو توی گوش بابات بهش بگو دلش میخواد یه روز شهید بشه برات
تو بگی نه نمیاره تو بخوای محاله که محل نزاره بگو خیلی بیقراره بگو دلشوره ی کربلارو داره
زمینه: شبیه باد و بارون رفتی تو از تن من ای جون رفتی,شور: عشق ابدی زینب مددی
نوحه: یا حبیب الباکین با غمت درگیرم من دم جون دادن دستتو میگیرم تو فقط لب تر کن من برات میمیرم
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف,آب فرات بسته شد فاطمه دلشکسته شد,وا عطشا
همه منتظرن مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه,برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری
بزا راحت بگم ای عشقم ای جونم مثه زلفت پریشونه پریشونه پریشونم .. بکش ولی بزار دوست داشته باشم
کربلایی سید امیر حسینی,کربلایی محمد شعبانپور